*نام: علی
*لقب: هادی، نقی.
*کنیه: ابوالحسن.
* نام پدر: محمد ( حضرت امام جواد(ع)).
*نام مادر: سمانه» کنیزی با فضیلت و تقوا بود.
*تاریخ تولد: 15 ذی الحجه سال 212 ه ق
*محل تولد: مدینه منوره، محلی بنام صریا» به دنیا آمد.
*در سن 8 سالگی به امامت رسید.
*مدت عمر شریف: 41سال و چند ماه.
*مدت امامت: 33سال.
*تعداد فرزندان:4پسر و 1دختر.
*تاریخ شهادت:3ماه رجب سال 254هجری.
*علت و نحوه شهادت: طعام زهرآلود.
*نام قاتل: متوکل عباسی.
*محل دفن: سامرّاء.
وَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلَوِیَّةَ وَ أَبِی اَلْعَبَّاسِ أَحْمَدَ بْنِ اَلنَّصْرِ : کَانَ بِأَصْبَهَانَ رَجُلٌ یُقَالُ لَهُ: عَبْدُ اَلرَّحْمَنِ ، وَ کَانَ شِیعِیّاً ، قِیلَ: مَا اَلسَّبَبُ فِیهِ؟ قَالَ: شَاهَدْتُ مَا أَوْجَبَ ذَلِکَ، أَخْرَجَنِی أَهْلُ أَصْبَهَانَ مَعَهُمْ إِلَى بَابِ اَلْمُتَوَکِّلِ مُتَظَلِّمِینَ، فَکُنَّا بِبَابِهِ إِذْ خَرَجَ اَلْأَمْرُ بِإِحْضَارِ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ اَلرِّضَا عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ لِلْقَتْلِ، قُلْتُ: لاَ أَبْرَحُ حَتَّى أَنْظُرَ إِلَیْهِ، فَأَقْبَلَ عَلَى فَرَسٍ وَ اَلنَّاسُ صَفَّانِ، فَلَمَّا رَأَیْتُهُ وَقَعَ حُبُّهُ فِی قَلْبِی، فَدَعَوْتُ اَللَّهَ فِی قَلْبِی أَنْ یَدْفَعَ عَنْهُ شَرَّ اَلْمُتَوَکِّلِ ، وَ هُوَ یَنْظُرُ إِلَى عُرْفِ دَابَّتِهِ لاَ یَنْظُرُ یَمْنَةً وَ لاَ یَسْرَةً، فَلَمَّا صَارَ إِلَیَّ أَقْبَلَ عَلَیَّ وَ قَالَ: اِسْتَجَابَ اَللَّهُ دُعَاءَکَ، وَ طَوَّلَ عُمُرَکَ، وَ کَثَّرَ مَالَکَ وَ وُلْدَکَ»، فَارْتَعَدْتُ وَ غُشِیَ عَلَیَّ، فَدَخَلَ عَلَى اَلْمُتَوَکِّلِ وَ اِنْصَرَفَ فِی اَلْحَالِ سَالِماً، فَرُزِقْتُ مِنَ اَلْأَوْلاَدِ عَشَرَةً، وَ مِنَ اَلْمَالِ أُلُوفاً أُلُوفاً، وَ قَدْ بَلَغْتُ نَیِّفاً وَ سَبْعِینَ .[1]
گروهى از مردم اصفهان، از جمله ابو العباس احمد بن نصر و ابو جعفر محمّد بن عَلویه نقل کردند که: در اصفهان مردى بود شیعه، به نام عبد الرحمان. از او پرسیدند: چه شد که از میان همه مردم فقط به امامت على النقى معتقد شدى و نه جز او؟ گفت: چیزى دیدم که باعث این کار شد. من مردى فقیر و در عین حال حرّاف و با جرأت بودم. در یکى از سالها، اهالى اصفهان مرا با عدّه اى دیگر براى دادخواهى به دربار خلیفه فرستادند. روزى در حضور خلیفه بودیم که دستور احضار على بن محمّد بن الرضا صادر شد. به یکى از حاضران گفتم: این مردى که دستور احضارش را صادر کرد کیست ؟ گفته شد:او مردى علوى است که رافضیان به امامت او اعتقاد دارند. سپس گفت: حدس میزنیم که متوکّل او را احضار کرده تا بکشد. گفتم: از این جا تکان نمیخورم تا ببینم این مرد چگونه مردى است. وى، در حالى که سوار بر اسبى بود آمد. مردم در سمت راست و چپ مسیر صف کشیده بودند و به او نگاه مىکردند. چون او را دیدم ایستادم و به ایشان نگاه کردم. محبتش در دلم افتاد. لذا در دلم دعا مىکردم که خداوند شرّ متوکّل را از او دفع کند. او از میان صف مردم حرکت مىکرد و چشمش را به یال اسبش دوخته بود و به اطراف توجّه نمىکرد. من دائما برایش دعا مىکردم، وقتى به من رسید صورتش را به طرف من برگرداند و گفت: خداوند دعایت را مستجاب فرمود و عمر طولانى به تو عطا فرمود و اموال و فرزندانت را زیاد گردانید. بعد از آن واقعه ما به اصفهان برگشتیم. خداوند آنقدر به من ثروت عطا فرمود که تنها در خانهام، افزون بر آنچه در بیرون دارم، اموالى دارم که هزار هزار درهم مى ارزد. ده فرزند نیز روزىام شده و هفتاد واندى سال هم از عمرم مىگذرد. این است علت اعتقاد من به امامت چنین کسى که از قلبم خبر داشت وخداوند دعاى او را در حقّ من اجابت فرمود.
امام هادی (ع) میفرمایند:إِنَّ لِلّهِ بِقاعًا یُحِبُّ أَنْ یُدْعى فیها فَیَسْتَجیبَ لِمَنْ دَعاهُ وَ الْحَیْرُ مِنْها»
همانا براى خداوند بقعههایى است که دوست دارد در آنها به درگاه او دعا شود و دعاى دعاکننده را به اجابت رساند، و حائر حسین (علیه السلام) یکى از آنهاست.
سوال:
1.فلسفه دعا چیست؟ و دعا چه نقشی دارد؟
2. شرایط اجابت دعا چیست؟ چه کنیم تا دعاهایمان در درگاه ذات حق به هدف اجابت برسد؟
3. موانع استجابت دعاها چیست؟ چرا برخی از دعاها- علی رغم اصرار فراوان- به هدف اجابت مقرون نمی گردد؟
دعا در قرآن:
1. خداوند متعال می فرماید: وَ قالَ رَبُّکمُ ادْعونی اسْتَجِبْ لَکمْ انَّ الَّذینَ یسْتَکبِرُونَ عَنْ عِبادَتی سَیدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرینَ»[2] پروردگار شما گفته است: مرا بخوانید تا دعای شما را بپذیرم! کسانی که از عبادت من تکبّر می ورزند به زودی با ذلّت وارد دوزخ میشوند!
آیه شریفه، نخست به دعا» تعبیر می کند؛ سپس در ادامه تعبیر را عوض کرده، از آن به عبادت» یاد میکند.
سوال:چرا از دعا» به عبادت» تعبیر شده است؟
برخی گفته اند: برای اینکه عبادت به معنای مطلق دعاست و شاید تعبیر برخی از روایات:الدُّعا مُخُّ الْعِبادَةِ»[3] دعا روح و جان عبادت است.
2.خداوند می فرماید:وَ اذا سَأَلَک عِبادی عَنّی فَانّی قَریبٌ اجیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ اذا دَعانِ فَلْیسْتَجیبُوا لی وَلْیؤْمِنُوا بی لَعَلَّهُمْ یرْشِدُونَ».[4] و هنگامی که بندگان من، از تو درباره من سئوال کنند، [بگو:] من نزدیکم؛ دعای دعاکننده را، به هنگامی که مرا میخواند، پاسخ میگویم! پس باید دعوت مرا بپذیرند، و به من ایمان بیاورند، تا راه یابند و به مقصد برسند.بنابر آیه شریفه:نَحْنُ اقْرَبُ الَیکمْ مِنْ حَبْلِ الْوَرید»[5] خداوند، نزدیکترین کس به انسان است و حتّی از رگ گردن یا رگ قلب نیز به انسان نزدیکتر است.
بی شک تعبیری ظریف و زیباتر از این برای قرب و نزدیکی بین خالق و مخلوق، عابد و معبود و بنده و مولا وجود ندارد.
بنابراین، با تفکر در آیات سه گانه درمییابیم که دعا از نظر اسلام چقدر مهم شمرده شده است؛ به گونه ای که هم عبادت است؛ و هم باعث اعتنای خدا به انسان؛ و هم وسیله تقرب بنده به مولاست.
دعا در روایات
1- وجود نازنین پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) فرموده است:الدُّعا سِلاحُ الْمُؤْمِنِ وَ عَمُودُ الدّینِ وَ نُورُ السَّماواتِ وَ الْارْضِ»؛ دعا و راز و نیاز به درگاه خداوند، اسلحه انسان با ایمان و ستون (خیمه) دین و نور آسمان ها و زمین است.[6]
2- مولای متّقیان، حضرت علی علیه السلام میفرماید:الدُّعا مِفْتاحُ الرَّحْمَةِ وَ مِصْباحُ الظُّلْمَةِ» دعا کلید رحمت خداوند و چراغ روشنی برای تاریکی های دنیا و آخرت است.[7] دعا نه تنها دنیا، بلکه آخرت انسان را نیز روشن می کند.
3- در روایت دیگری پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله فرموده است: عَمَلَ الْبِرِّ کلُّهُ نِصْفُ الْعِبادَةِ وَ الدُّعا نِصْفٌ»[8]؛ تمام اعمال نیک انسان تنها نیمی از عبادت است و نیم دیگر آن، دعا و راز و نیاز با معبود است.
4- امام صادق علیه السلام میفرماید: اکثِرْ مِنَ الدُّعا فَانَّهُ مِفْتاحُ کلِّ رَحْمَةٍ وَ نَجاحُ کلِّ حاجَةٍ وَ لا ینالُ ما عِنْدَ اللَّهِ الَّا بِالدُّعا وَ لَیسَ بابٌ یکثَرُ قَرْعُهُ الَّا یوشَک انْ یفْتَحَ لِصاحِبِهِ»[9]؛ زیاد دعا کنید و در خواندن خدا اصرار کنید؛ زیرا کلید تمام رحمت ها و عامل پیروزی در هر حاجتی دعاست؛ نعمت ها و برکاتی که نزد خداوند است، بدون دعا به کسی نمی رسد، و هیچ دری وجود ندارد مگر اینکه با اصرار و سماجت و پافشاری گشوده می شود.
5- امام صادق علیه السلام در روایت دیگری دعا را چنین توصیف میفرماید:افْضَلُ الْعِبادَةِ الدُّعا»[10] هیچ عبادتی بالاتر از دعا نیست.
6- حضرت علی بن موسی الرضا- علیهما السلام- میفرماید: عَلَیکمْ بِسِلاحِ الْانْبیاءِ، قیلَ ما سِلاحُ الْانْبیاءِ؟ قالَ: الدُّعاء»[11] شیعیان و پیروان اسلام! همواره به اسلحه پیامبران- که در کارها و برنامه های سخت تبلیغی بدان مسلّح بودند- مسلّح شوید. شخصی از آن حضرت پرسید: اسلحه پیامبران چیست؟حضرت فرمود: دعا.
شرایط اجابت دعاکننده:
شرایط پیش از دعا
1.شناخت خدا
2. یقین به اجابت
3. ترک محرمات
4. صدقه، مسجد، عطر
5. تختم به فیروزه و عقیق.
6. رد مظالم
شرایط حین دعا
1.شروع با بسم الله » حمد و ثنای خداوند.
2. نیت صادق و قلب مخلف، حضور قلب.
دومین شرط اجابت دعا، نیت صادق و پاک؛ و قلب با اخلاص و بدون ریا است.
3.صلوات.
4.اقرار به گناه.
5. نام بردن حاجت.
6. واسطه کردن پیامبر و اهل بیت علیهم السلام.
7. داشتن حالت خوف و رجا.
8. ختم دعا به قول ما شاءالله لاقوة الا بالله».
9. غذای حلال شرط مهم برای اجابت دعا.
موانع استجابت دعا:
1.عدم معرفت خدا مهم ترین مانع اجابت دعا.
2. گناه:امام علی(ع): گناه مانع اجابت میشود. راه دعا را با گناهان بستهای. بنابراین، دیر اجابت شدن دعایت را بعید ندان.
3. استفاده از مال حرام: رسول خدا(ص) فرمود: هر کس لقمهای از حرام بخورد، تا چهل شب نمازش قبول نمیشود و تا چهل صبح دعایش مستجاب نمیگردد».
4. ستم کردن به مردم و کمک کردن به ستمکاران.
5. نافرمانی از پدر و مادر و آزردن آنها.
6. بریدن از خویشاوندان.
7. ترک امر به معروف و نهی از منکر.
8. سبک شمردن نماز.
[1]. قطب الدین راوندی، الخرائج و الجرائح، ج1، ص۳۹۲. القطره، مناقب امام هادی (ع)، ج1، ص691-689.
[2]. غافر، آیه 60.
[3]. میزان الحکمة، باب 19، حدیث 5519.
[4]. بقره، آیه 6.
[5]. ق، آیه 16.
[6]. کافى، ج2، ص 468.
[7]. بحارالانوار، ج90، ص 30.
[8]. میزان الحکمه، باب 19، ح 5533.
[9]. میزان الحکمه، باب 1196، ح 5585.
[10]. میزان الحکمه، باب 19، ح5516 .
[11]. کافى، ج2، ص 468.
درباره این سایت